"قرار"

ساخت وبلاگ
 

سر کلاس گفته شد باخودتون قرار ببندید، قرار کارهای ناتمامی که تمام نشده اند یا کارهای که قرار است شروعشان کنید اما هنوز آغازی به خود ندیده اند. اولش بادی به غبغب انداختم که من اصلا آدم کارهای نیمه تمام نیستم. البته خداییش این صفت هم درونم برجسته است، یعنی اگر یک کار را نصف و نیمه بگذارمش انگار خوره به جانم می افت. شب خوابش می بینم وجدانم درگیرش می شود و آنچنان خودم را به سلابه می کشم و بازخواست می کنم تا کار نیمه تمام را به عاقبت برسانم. با این حال فرک می کردم این قانون هم در خصوص کارهای که قرار است انجام دهم اما هنوز انجام نداده ام نیز صدق می کند. اصولا من آدم نیازهای درونم هستم. یعنی چطور بگم : هر از چند گاهی یک واکاوی درونی می کنم و بعد با خودم عهد می بندم که این کار را بکنم یا فلان کلاس بروم و هزار چیز دیگر. الحق والانصاف هم انجامش می دهم. با این حال وقتی آنروز استاد قرار کارهای نیمه تمام یا کارهای که به سرانجام نرسیدن را گذاشت در ابتدا پیش خودم فکر کردم من در این حیطه قوی هستم و در کل ویژگی شخصیتی ام اینه که به قرار هام به مثابه "خود" نگاه می کنم و ارزش برایشان قایل هستم. با این حال آنروز سر کلاس به استاد چیزی نگفتم و فقط گفتم که قرار می گذارم که یکسری آزمایش های پزشکی را انجام دهم. حالا بماند که آن آزمایش پزشکی خودش یک داستان مفصل دارد.

چند روز از این ماجرا گذشت. تا اینکه من متوجه شدم چقدر کارهای انجام نشده و قرار های ریز دارم. وقتی مثل همیشه بدنبال ریشه یابی چرایی انجام ندادن این قرار ها افتادم به این نتیجه رسیدم از آنجا که من آدم ایده آل گرایی هستم این قرار های ریز رو اصلا جز قرار به حساب نمی آوردم. برای من "قرار" یعنی ادامه تحصیل یعنی تغییر شغل یعنی.... درون همه این یعنی ها یک تغییر بزرگ نهفته بود. "قرار" برای من یعنی تغییرات اساسی زندگی. همین طرز تفکر باعث شده بود من نکات ریز زندگی و گاهی اوقات خیلی پیش پا افتاده را فراموش کنم و یا به عنوان یک قرار به حساب نیاورم. جرقه این نگاه وقتی در ذهنم خطور کرد که "ح" سر کلاس گفت با خود قرار می گذارم که ظرف های هر شب را بشورم. اولش برایم خنده دار بود. اما بعد تر وقتی کمی بیش تر در موردش فکر کردم دیدم من چقدر از این قرار های ریز ضربه خوردم. همین قرار اینکه هر عصر صورتم را بشورم. اگر هر عصر یا هر صبح صورتم را می شستم شاید نیاز نبود اینهمه فکر دوا ودکتر برای جوش های زیر پوستی ام باشم. یا قرار بگذارم هر شب ساعت یازده شب بخوابم تا کمتر تاخیر داشته باشم. همه اینها را گفتم تا تغییر ریز و هر چند کوچک نگاهم را بنویسم. هر چند شاید اصلا عملیاتی اش نکنم و یا خیلی دیر به فکر انجامش بیفتم اما همین که باعش شد تا بدانم همه قرار ها کلان نیستند و گاهی همین قرار های کوچک خودمانی تاثیر گذار تر هستند.

عابر پیاده...
ما را در سایت عابر پیاده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aberepeyadeho بازدید : 129 تاريخ : پنجشنبه 16 اسفند 1397 ساعت: 21:06