فال شب یلدای 96

ساخت وبلاگ
 

دیدم به خواب خوش که دستم پیاله بود   تعبیر رفت و کار به دولت حواله بود

چل سال رنج و غصه کشیدم و عاقبت     تدبیر ما به دست شراب دو ساله بود

آن نافه مراد که می خواستم ز بخت        در چین زلف آن بت مشکین کلاله بود

از دست برده بود خمار غمم سحر           دولت مساعد آمد و می در پیاله بود

بر آستان میکده خون می خورم مدام        روزی ما ز خوان قدر این نواله بود

هر کو نکاشت مهر و ز خوبی گلی نچید     در رهگذار باد نگهبان لاله بود

بر طرف گلشنم گذر افتاد وقت صبح          آن دم که کار مرغ سحر آه و ناله بود

دیدم شعر دلکش حافظ به مدح شاه        یک بیت از این قصیده به از صد رساله بود

آن شاه تند حمله که خورشید شیر گیر      پیشش به روز معرکه کمتر غزاله بود

عابر پیاده...
ما را در سایت عابر پیاده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aberepeyadeho بازدید : 163 تاريخ : سه شنبه 29 آبان 1397 ساعت: 23:57